معرفی کتاب آرش و لپ های گل گلی
امروز هم یه کتاب دیگه رو به شما معرفی میکنیم. کتابی که توی اون قصه آرزو و آرش رو میخونین.
آرزو و آرش خواهر و برادر مهربونی هستن که مثل همه خواهر و برادرها با هم بازی میکنند و با اینکه همدیگر رو خیلی دوست دارند، بعضی وقتها هم یه کمی با هم دعوا میکنند. البته خیلی هم زود آشتی میکنند.
اونها مثل همه شما بچههای خوب، منظم و تمیز هستند و بازی کردن رو هم دوست دارند.
اما داستان ما از اونجایی شروع شد که یک روز صبح، صدای خنده بلند آرزو توی اتاق پیچید، به قول معروف، حالا نخند و کی بخند.
مامان هم که از صبح توی آشپزخانه مشغول آماده کردن صبحانه بود، صدای خنده آرزو رو شنید. او هم تعجب کرد و تعجبش وقتی بیشتر شد که صدای گریه آرش رو شنید.
آرش مرتب گریه میکرد و میگفت: مامان آرزو به من میخنده و داد میزد، مامان... مامان...
مامان با شنیدن این صداها به اتاق بچهها رفت. آرش روی تخت نشسته بود و گریه میکرد. وقتی مادر را دید، هقهق کنان گفت: مامان از صبح که من بیدار شدم، آرزو داره به من میخنده. من هم ناراحت شدم، حالا هم دوست دارم گریه کنم.
و باز هم گریه کرد.
مادر، آرش را نوازش کرد و به او گفت: البته کار آرزو درست نبوده، اما تو هم نباید گریه کنی. حالا هم بلند شو برو جلو آیینه و خودت رو نگاه کن.
بچهها آرش هم که پسر حرف شنویی بود، رفت و خودش رو توی آیینه نگاه کرد. میدونین اون چی دید؟
اگر میخواین بدونین، باید کتاب «آرش و لپهای گلگلی» رو بخونین.این کتاب رو خانم اشرف کیانی نوشته و خانم الهام درویشی هم تصویرهای زیباش رو کشیده، انتشارات آسمان اندیشه هم اون رو با قیمت 600 تومان چاپ کرده است.امیدواریم از خوندن این کتاب لذت ببرین.
|
|